میروم ز تو و در سکوت غمت
ساعتی بی تو بر من نمیگذرد
قاب نقش تو بر کنج دل زده ام
داغ این عشق دیوانه بر بدنم
رد شدم ز تو و آتشی به دلم
شعله میزد بر این کوچ بی ثمرم
گریه میکنم از شرح حال دلم
از جدایی خدا رو صدا بزنم
تنگ غروب آن دم وقتی که میرفتم
تو گریه میکردی آهسته آهسته
گفتی مگو هرگز جانا خدا حافظ
من بی تو میمیرم آهسته آهسته
مشو دلشکسته ز رفتن من
قسم خورده ی عشق پاک توام
پس از این جدایی ببین تو مرا
غریبانه خواندن به یاد توام
تنگ غروب آن دم که میرفتم
تو گریه میکردی آهسته آهسته
گفتی مگو هرگز جانا خدا حافظ
من بی تو میمیرم آهسته آهسته
متن ترانه آهسته آهسته از علی زند وکیلی
نوبت عاشقی...
برچسب : نویسنده : mmasoomeh2009a بازدید : 52