نوبت عاشقی

متن مرتبط با «زمستان» در سایت نوبت عاشقی نوشته شده است

زمستان است ازمهدی اخوان ثالث

  • سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفتسرها در گریبان استکسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران رانگه جز پیش پا را دید، نتواندکه ره تاریک و لغزان استوگر دست محبت سوی کس یازیبه اکراه آورد دست از بغل بیرونکه , ...ادامه مطلب

  • زمستان است.

  • هوا بس ناجوانمردانه سرد است!!! سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت سرها در گريبان است کسي سر بر نيارد کرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را نگه جز پيش پا را ديد ، نتواند که ره تاريک و لغزان است وگر دست محبت سوي کسي يازي به کراه آورد دست از بغل بيرون که سرما سخت سوزان است نفس ، کز گرمگاه سينه مي ايد برون ، ابري شود تاريک چو ديدار ايستد در پيش چشمانت نفس کاين است ، پس ديگر چه داري چشم ز چشم دوستان دور يا نزديک ؟ مسيحاي جوانمرد من ! اي ترساي پير پيرهن چرکين هوا بس ناجوانمردانه سرد است … اي دمت گرم و سرت خوش باد سلامم را تو پاسخ گوي ، در بگشاي منم من ، ميهمان هر شبت ، لولي وش مغموم منم من ، سنگ تيپاخورده ي رنجور منم ، دشنام پس آفرينش ، نغمه ي ناجور نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بيرنگ بيرنگم بيا بگشاي در ، بگشاي ، دلتنگم حريفا ! ميزبانا ! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج مي لرزد تگرگي نيست ، مرگي نيست صدايي گر شنيدي ، صحبت سرما و دندان است من امشب آمدستم وام بگزارم حسابت را کنار جام بگذارم چه مي گويي که بيگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟ فريبت مي دهد ، بر آسمان اين سرخي بعد از سحرگه نيست حريفا ! گوش سرما برده است اين ، يادگار سيلي سرد زمستان است و قنديل سپهر تنگ ميدان ، مرده يا زنده به تابوت ستبر ظلمت نه توي مرگ اندود ، پنهان است حريفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز يکسان است سلامت را نمي خواهند , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها