باز هم تو

ساخت وبلاگ
بغض تبدیل میشه به سوزش چشم
بعد آروم آروم قطرات اشک جاری میشه.
نمیدونم این سوزش چشم همون درد مجروح شدن قلبه؟
چراغش روشنه
میدونم آنلاینه اما جرات ندارم کوچکترین کاری بکنم
خودش گفت اگه چیزی برام بنویسی بلاکت میکنم
و متاسفانه این کار رو میکنه
چقدر سخته بوسیدن عکسش از روی صفحه مانیتور
میدونم دوسم نداره اما
اما نمیدونم خودم چه زمانی میتونم فراموشش کنم و به قول خودش از دفتر زندگیم بلکش کنم
باید فراموشش کنم چندیست تمرین میکنم
من می توانم می شود با خویش تلقین میکنم. "حیدرزاده"

/مخاطب خاص دارد/

+ نوشته شده در  شنبه هجدهم دی ۱۳۹۵ساعت ۵:۶ ب.ظ  توسط معصومه   | 
نوبت عاشقی...
ما را در سایت نوبت عاشقی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmasoomeh2009a بازدید : 67 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 14:34